بلبل شوریده فغان می کند

شکوه ز آشوب جهان می کند

دامن گل گشته ز دستش رها

ناله و فریاد و امان می کند

باد خزان پیرهن گل درید

دامن گل شد ز نظر ناپدید

سرو چو یعقوب از این غم خمید

غصه قد سرو، کمان می کند

خارجه در مجلس ما جا گرفت

نرگس شهلا ره ایما گرفت

لاله ازین داغ به دل جا گرفت

عاقبت این هیز زیان می کند

شد «پرتیوا» پی غارتگری

ریخته دزدان عوض مشتری

نه گل به جا ماند و نه باغی

هر یک ز سو به سراغی

دزد ز هر سوی به غارتگری

خیره سری بین که چه ها می کند

 

برای امتیازدهی، روی یکی از ستاره‌ها کلیک کنید!

«هر ستاره برابر یک امتیاز و پنج ستاره به معنای امتیاز کامل است»

میانگین امتیاز ۰ / ۵. تعداد آرا: ۰

نخستین فردی باشید که به این پست امتیاز می‌دهد

مطلب پیشینآشنایی با عملکرد سالم قلب انسان
مطلب بعدیدانستنی های مهم در مورد عمل لیزیک