
بود در باغی حکیمی نیکبخت
کودکان را دید در زیر درخت
تک درختی که تنش پربار بود
بخت با آن میوههایش یار بود
میوههایی جملگی پر رنگ و بو
همچو مروارید غلطان در سبو
سنگباران کرده بودند کودکان
آن درخت میوهی بی همزبان
گفت: آنگه آن حکیم تیزبین
کودکان را کای کشیده تیر کین
در میان این درختان جوان
سنگتان بر سوی این گردد روان؟
گوییا جرمی، گناهی کرده است
سنگباران میکنید این تیرهبخت؟
کودکان گفتند ای ریحانهخو
حکمت این کار در بارش بجو
میوههای آن درختان دگر
جمله بیخاصیت و بیرنگ و بر
هر درختی میوهاش باشد خراب
شد مصون از حمله پیر و شباب
جرم این یکتا درخت پرباری است
میوه شیرین و طعم کاری است
هرکه باری دارد و بر میدهد
سر به بالین جفاها مینهد
هرکه بیبار است جانش ایمن است
دور از بدخویی اهریمن است
رنجها با اهل معنا همسفر
نیست آنان را در این وادی مفر
اهل کام و ناز ایمن در حضر
رهروان کوی معنی در خطر